رئیس و اعضای شورای اسلامی شهر حسن آباد شهادت سردار دلها سپهبد حاج قاسم سلیمانی را به محضر مولا و مقتدایمان حضرت صاحب الزمان (عج) ، رهبر معظم انقلاب و تمامی مسلمانان و آزادمردان جهان تبریک و تسلیت عرض میدارند .
سحرگاه جمعه سیزدهم دی ماه وقتی خبر شهادت سردار سپهبد پاسدار قاسم سلیمانی در رسانههای داخلی و خارجی پخش شد، هیچ کس باور نمیکرد که سردار جبهه مقاومت توسط نیروهای تروریست آمریکایی هدف قرار گرفته باشد و به فیض شهادت نائل آمده باشد، اما خبر واقعی بود.
سرداری که جبهه مقاومت را رهبری میکرد و روزی با شجاعت خود به حکومت خودخوانده ترویستهای تکفیری که از طرف غرب به خصوص آمریکا حمایت میشدند پایان داد و قصد داشت تا به حضور استکبار در منطقه و جهان پایان دهد شهید شد تا نهال انقلاب و محور مقاومت ریشه خود را گسترش دهد.
کارگری که فرمانده جنگ شد
حاج قاسم سلیمانی در سال ۱۳۳۵ در روستای قنات ملک از توابع شهرستان رابر کرمان به دنیا آمد و در همان محل وارد دوران نوجوانی و به کار بنایی و تحصیل مشغول شد، شهید سلیمانی توانست در سالهای ابتدای جوانی از پیمانکاران سازمان آب کرمان شود و با شروع فعالیتهای انقلابی ملت در زمان رژیم طاغوت فعالیت خود را آغاز کرد.
سلیمانیِ جوان در دوران پهلوی با تبعیت از امام خمینی در راستای مقابله با این رژیم وابسته به غرب فعالیتهای فراوانی را انجام داد، از پخش اعلامیه تا هماهنگی برای راهپیماییهای انقلابی که در نتیجه آن انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید و قاسم سلیمانی در همین زمان وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.
قاسم سلیمانی در سال ۵۷ کنار کار بنایی به عنوان پاسدار افتخاری مشغول به خدمت شد، اما مدتی نگذشت که با روحیه انقلابی به سپاه پاسداران ملحق شد و پس از طی دورههای مختلف فعالیت خود را آغاز کرد، شهید سلیمانی از همان ابتدا با شروع قائله کردستان مانند سایر نیروهای سپاه پاسداران به فرمان امام خمینی (ره) وارد میدان شد و در این زمینه مجاهداتهای فراوان کرد، این تازه آغاز راه سردار رشید ایران بود.
جنگ تحمیلی قاسم را ستاره کرد
با شروع جنگ تحمیلی قاسم سلیمانی که فرماندهی دو گردان از نیروهای کرمانی را بر عهده داشت بنا به تشخیص سردار شهید حسن باقری با تشکیل تیپ کرمان به سمت فرماندهی تیپ منصوب شد که مدتی بعد یعنی در زمستان ۱۳۶۱ این تیپ به لشکر ۴۱ ثارالله تبدیل شد و قاسم سلیمانی هم فرمانده آن باقی ماند.
سردار سلیمانی در دوران جنگ تحمیلی با تیپ تحت امر خود در عملیاتهای زیادی از جمله والفجر ۸، کربلای ۴، کربلای ۵ و تک شلمچه حضور موثر داشت و با وجود چندین بار مجروح شدن پیروزیهای فراوانی را برای ایران بدست آورد، حاج قاسم در میدان نبردِ جنگ تحمیلی بارها به درجه جانبازی رسید، اما یکی از آنها بیشتر از بقیه بر سردار دلها اثر کرد.
سردار قاسم سلیمانی در بخشی از کتاب عملیات طریق القدس به روایت حوادث آن روز و چگونگی مجروحیت خود و چند تن دیگر از رزمندگان میپردازد و مینوسید که همزمان با مقاومت دشمن و عدم توفیق نیروهای اهواز در شکستن خط (وقتی) که بنا شد ما وارد عمل شویم، بچهها به دلیل آتش شدید دشمن زمینگیر شده بودند و هر لحظه به تعداد شهدا و مجروحان اضافه میشد. در این لحظه من به راننده نفربر گفتم که از خط عبور کند. راننده تردید داشت. با او با تحکم برخورد کردم. او به سمت خط دشمن که سقوط نکرده بود راه افتاد. نفربر به موازات بچهها در دشت میرفت. با صدای نفربر، دشمن آتشها را متوجه نفربر کرد. من به گروهان حمید چریک رسیدم که پشت سیمخاردار دشمن و گروهان اول خطشکن ما بود.
نفربر روی مین رفت و شنیهای آن پاره شد و از حرکت افتاد. من با بیسیمچیهایم پیاده شدیم. تقریباً صد متر در دشت به سمت بچهها رفتم ، تیربارها امان نمیداد. فرصت خوابیدن نبود. میدویدم. ابری بودن هوا بر تاریکی آن افزوده بود و فقط در نور تیربارها و منورها برای لحظاتی میتوانستم ببینم.
در همین لحظه، یک گلوله خمپاره کنارم منفجر شد. من افتادم. این دقیقا چسبیده به سیمخاردار دشمن بود. اساسا فاصله خط ما با دشمن هفتصد متر تا یک کیلومتر بود و سیمخاردار در صد متری خاکریز دشمن قرار داشت. با انفجار خمپاره من پرت شدم. اول متوجه نبودم از چه ناحیهای زخمی شدهام. قدری احساس خنکی در ناحیه شکم داشتم. بلند شدم. دوباره افتادم. تاریک بود. فقط بچهها را در کانال میدیدم و بیسیمچیهایم معلوم نبودند.
گفتنی است سردار سلیمانی در همین عملیات بر اثر انفجار گلوله خمپاره از ناحیه دست و شکم بهشدت صدمه دید، با وجود شدت جرات، اما حاج قاسم سلیمانی زنده ماند تا راهگشای امروز کشور در مقابله با ترویستها باشد.
شهید سلیمانی پس از جنگ تحمیلی با لشکر خود به کرمان بازگشت و با توجه به ویژگیهای این منطقه فعالیت علیه قاچاقچیان و اشرار را شروع کرد و به حراست از مرزها پرداخت، انگار جنگ هنوز برای سردار دلهای ملت ایران تمام نشده بود، حاج قاسم تا سال ۱۳۷۶ فرمانده لشکر کرمان بود، اما در این سال به واسطه حضور در مرزهای شرقی و سابقه مبارزه با اشرا و باندهای مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان به تهران آمد و با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران منصوب شد.
حکمی که سردار دلهای ملت ایران را سردار جهان اسلام کرد
پس از دریافت حکم، قاسم سلیمانی کار خود را به سرعت آغاز کرد و در چارچوب برنامه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر حمایت از گروههای مقاومت اسلامی نیروی قدس سپاه پاسداران به فعالیت مشغول شد و به تقویت گروههایی، چون حزبالله لبنان پرداخت، گواه این موضوع را میتوان در جنگ ۳۳ روزه حزب الله با رژیم صهیونیستی دید.
در دوران فرماندهی سردار سلیمانی اتفاقات بسیار خوب دیگری هم در منطقه مانند تقویت نیروهای فلسطینی جهت مقابله با اسرائیل به وقوع پیوست، قدرتی که امروز باعث شده تا فقط یکی از شاخههای محور مقاومت رژیم غاصب صهیونیستی به خود بلرزد، اما با جرات میتوان گفت بزرگترین اقدام حاج قاسم پایان دادن به حکومت داعش دانست.
دولت اسلامی عراق و شام یا همان داعش باقیمانده تروریستهای القاعده عراق است که طی حمله آمریکا برای سرنگونی صدام به عراق در سال ۲۰۱۲ پدید آمد و با حمایتهای غرب به خصوص آمریکا در عراق و سوریه حرکت کرد و بسیاری از شهرهای مهم این دو کشور را اشغال کرد و جنایتهای بسیاری را مرتکب شد، در این زمان سردار سلیمانی با تجربه دفاع مقدس خود وارد صحنه شد و با بسیج کردن مردم دو کشور و انجام عملیاتهای مستشاری نیروهای ایرانی تروریستهای تکفیری را شهر به شهر عقب راند.
این حرکت ادامه داشت تا در شهریور ۱۳۹۶ سردار سلیمانی خبر داد که تا پایان عمر داعش ۳ ماه بیشتر نمانده و در شجره خبیثه ملعون از روی کره خاکی پاک میشود، موضوعی که برای حامیان ترویستهای تکفیری که با هزینه گزاف ۷ تریلیون دلاری این گروه را ایجاده کرده بودند گران تمام شد و در نهایت هم این اتفاق مهم رخ داد و داعش در عراق و سوریه نابود شد.
پس از این ماجرا هم راه سردار سلیمانی جهت تقویت جبهه مقاومت ادامه پیدا کرد و این موضوع در کنار نابودی سرمایهگذاری سنگین برای غربیها به خصوص آمریکا موجب شد تا کینه سردار آسمانی ایران و منطقه در قلب دشمنان ریشه بدواند و درصدد این بودند تا در فرصت مناسب زهر خود را بریزنند.
ترس جنگندههای آمریکایی از حاج قاسم
فرمانده یگان فاطمیون در گفت وگویی کوتاه با باشگاه خبرنگاران جوان، ضمن تسلیت شهادت سردار سلیمانی خاطرهای از آرامش این شهید عزیز مقابل جنگندههای آمریکایی روایت کرد و داستان نماز شکر خواندن حاج قاسم در این عکس را اینگونه توصیف کرد:
«ما معمولا برای سرکشی به مناطق تحت درگیری با هلی کوپتر در رفت و آمد بودیم. یکی از روزها بنا شد به منطقه «حنف» در مرز عراق و سوریه برویم تا سری به وضعیت منطقه و نیروها بزنیم و از اوضاع مطلع شویم.
آمریکاییها هم اعلام کرده بودند «تا مدار ۵۵ درجه این منطقه کسی حق نداره نزدیک بشه.»
هنگام پرواز حاجی شروع کرد در دفترش مطالبی را یادداشت کردن. همزمان جنگندههای آمریکایی هم با دیدن هلیکوپتر ما تلاش میکردند ما را از مسیرمان منحرف کنند. البته آنها نمیدانستند هلیکوپتر حامل چه شخصیتی است. من که مضطرب شده بودم چند بار به حاجی گفتم جنگندهها دارند نزدیک ما میشوند. اما ایشان با آرامش به نوشتن ادامه داد و حتی سرش را هم بلند نکرد که نگاه شان کند.
چند دقیقه بعد به منطقه که رسیدیم سردار سلیمانی در نقطه صفر مرزی نماز شکر خواند و برگشتیم.»
ناتوانی دشمن در ترور سردار آسمانی ایران
پس از شکستهایی که دشمن از حاج قاسم خورد طرح و نقشه ترور این فرمانده بلند پایه ایران و منطقه را کشیدند، در ابتدا ولیعهد دیوانه سعودی با طرح زامل و نادر قصد داشت تا فرماندهان ایرانی از جمله سردار سلیمانی را ترور کند و پس از آن هم نوبت به اوباما، اسرائیل و پنتاگون رسید، اما طرح همه آنها شکست خورد، دشمنان حتی طرح ترور در کرمان زادگاه سرلشکر سلیمانی را داشتند که به گفته حجت الاسلام حسین طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران این طرح هم شکست خورد.
رئیس سازمان اطلاعات سپاه در خصوص ابعاد این طرح گفته بود که دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران پس از ناکامی توطئهها و فتنههای مختلف برای تسلیم جمهوری اسلامی و راه اندازی دوقطبی جنگ و مقاومت و پیامدهای معکوس آن با شکل گیری احساس غرور ملی و افزایش روحیه مقاومت و استقامت برابر فشارهای اقتصادی، در صدد بودند در ایام فاطمیه و یا ایام محرم اقدامی در جنوب شرق کشور انجام دهند که به واسطه فضای حاکم و اشراف همه جانبه نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و اقدامات خوب نیروی زمینی سپاه پاسداران موفق نشدند.
او اعلام کرد که آنها با سرخوردگی از ناتوانی در اقدام ضد امنیتی در این خصوص و نیز عملیات علیه مقرهای سپاه، برنامه ریزی چند ساله خود برای ترور سردار حاج قاسم سلیمانی را عملیاتی کردند تا بتوانند وی را در داخل کشور و در استان کرمان هدف قرار دهند، اما با الطاف الهی و کار دقیق و هوشمندانه اطلاعاتی با دستور سردار فرمانده محترم کل سپاه قبل از تاسوعا و عاشورا موفق شدیم با دستگیری این تیم سه نفره توطئه و برنامه ریزی چند ساله سرویسهای عبری-عربی برای ارتکاب چنین جنایتی را خنثی و با شکست مواجه سازیم.
این سخنان نشان میدهد که دشمنان از سالها قبل از ایجاد داعش کینه این سردار بزرگ اسلام را داشتند و در نهایت هم فرمانده آسمانی ایران و منطقه به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت در سحرگاه جمعه ۱۳ دی ماه رسید.
پروازی که قلبها را با خود برد
در سحرگاه جمعه ۱۳ دی ماه وقتی که سرلشکر سلیمانی وارد خاک عراق شد، به همراه ابومهدی المهندس معاون عملیات نیروی بسیج مردمی عراق در یک عملیات تروریستی که توسط نیروهای تروریست آمریکایی انجام شد پس از خروج از فرودگاه بغداد به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در این عملیات تروریستی که به وسیله پهپاد انجام شد علاوه سپهبد شهید قاسم سلیمانی ۴ نفر از نیروهای قدس سپاه پاسداران که همراه حاج قاسم بودند و ۵ نفر از اعضای نیروی بسیج مردمی عراق به شهادت رسیدند و داغی بزرگ بر دل نه فقط ملت ایران بلکه کل جهان اسلام به جا گذاشته شد، داغی که فقط با انتقام از نیروهای تروریست آمریکایی تسکین پیدا میکند.
در این عملیات تروریستی که مجمد جواد ظریف آن را تروریسم دولتی ایالات متحده آمریکا میداند شخص رئیس جمهور تروریست پرور آمریکا نظارت داشته، پس اکنون باید تمامی پیامدهای آن را نیز بپذیرد؛ چرا که تمام ملت ایران اسلامی و مسلمانان جهان خواهان گرفتن انتقامی سخت از عاملان این جنایت هستند؛ انتقامی که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و نیروهای محور مقاومت به آن اشاره کردند و گفتهاند هر وقت و هر جا که لازم باشد این انتقام را خواهند گرفت.
در همین راستا رهبر معظم انقلاب در پیامی فرمودند که شهادت پاداش تلاش بیوقفهی او (سپهبد شهید سلمانی) در همه این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوهی الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای این حادثه آلوده کردند.
این فرموده فرماندهی معظم کل قوا و زخمی که تروریستهای آمریکایی به وجود آوردند باید با پاسخی همراه شود تا پای این مزدوران را از منطقه غرب آسیا بیرون کند، چرا که تا وقتی این اشرار حضور دارند منطقه روی آسایش و آرامش را به خود نمیبیند.
سپهبد سلیمانی که همیشه خود را فقط یک سرباز می دانست، بالاخره به آرزویش رسید و آسمانی شد. سپهبد سلیمانی در وصیتنامه خود به همسرش نوشت که همسرم من جای قبرم را در مزار شهدای کرمان مشخص کرده ام. محمود می داند. قبر من ساده باشد مثل دوستان شهیدم. بر آن کلمه سرباز قاسم سلیمانی بنویسید نه عبارت های عنوان دار.
با شهادت شناختهترین فرمانده سپاه ایران، سردار سرتیپ اسماعیل قاآنی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انتخاب شد تا جانشین فرمانده شهید شود. رهبر انقلاب تنها ساعتی پس از شهادت سپهبد سلیمانی حکم انتصاب سردار قاآنی را صادر کردند.
سرلشکر رضایی حدود دو ساعت پیش از صادر شدن حکم انتصاب سردار قاآنی در یک برنامه تلویزیونی گفت: «حاج قاسم چون انتظار شهادتش را داشت، همه چیز را فراهم کرده و مشخص کرده چه کسانی و چگونه راهش را ادامه بدهند.»
همچنین انتصاب سریع سردار قاآنی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه و انتخاب جایگزین برای سردار سلیمانی، حاوی این پیام بود که فعالیتهای نیروی قدس سپاه در منطقه نه تنها متوقف نخواهد شد، بلکه در مسیری که سردار سلیمانی ریلگذاری کرده بود، ادامه خواهد یافت. ضمن اینکه این انتصاب سریع نشان داد که دشمنان در جبهه مقاومت با یک فرد روبرو نبودند، بلکه با نیروی قدس سپاه و جبهه مقاومت مواجهه بودند که سردار سلیمانی نقش راهبردی در شکلگیری و انسجام آن داشت.
فرمانده کل قوا در حکم انتصاب سردار قاآنی عنوان فرمودند که "برنامهی آن نیرو عیناً همان برنامهی دوران فرماندهی شهید سلیمانی است"؛ برنامهای که سردار قاآنی در تدوین و اجرای آن نقش مهمی داشت و حال مرد در سایه نیروی قدس به میدان آمده تا اجرای آن برنامه را ادامه دهد.